مشهورترین عروسی که خودکشی کرده است، کیست؟ شاید نتوان به این سوال پاسخ قطعی داد اما به احتمال زیاد جواب «ژولیت» است. شخصیت زن نمایشنامه «رومئو و ژولیت» نوشته «ویلیام شکسپیر». اما داستان از چه قرار است؟!
رومئو پسر خانوادهی مونتگیو و ژولیت دختر خانوادهی کپیولت بودند که این دو خانواده با هم دشمنی دیرینه داشتند و همیشه درگیر بودند. رومئو اول عاشق یک زن به نام رزالین بود ولی وقتی به یک جشن که در خانهی کپیولتها برگزار شده بود رفت، ژولیت را دید و عاشقش شد. ژولیت هم همینطور. آنها در جشن با هم صحبت کردند و کمی بعد فهمیدند که از دو خانوادهی دشمن هستند. اما این مانعی برای عشقشان نبود. رومئو با کمک یک راهب به نام لارنس پنهانی با ژولیت ازدواج کرد. اما این ازدواج رازی بود و هیچکس از خانوادهها از آن خبر نداشت. روز بعد از ازدواج، رومئو با تیبالت، پسر عموی ژولیت، درگیر شد و او را کشت. برای همین، رومئو تبعید شد و به شهر دیگری رفت. از طرفی ژولیت هم تحت فشار پدرش بود تا با کنت پاریس، یک مرد ثروتمند و خویشاوند شاهزاده، ازدواج کند. آنها نمیدانستند که ژولیت قبلاً با رومئو ازدواج کرده. ژولیت از راهب لارنس کمک خواست. او به ژولیت یک شراب داد و گفت که اگر بخورد، به مدت سه روز به خواب میرود و همه فکر میکنند که مرده است. و بعد از اینکه بیدار شود، رومئو که از تبعید برگشته است، او را میبرد و با هم فرار میکنند. راهب لارنس قرار بود به رومئو خبر بدهد که ژولیت نمرده و فقط خوابیده است. اما این خبر به دست رومئو نرسید. رومئو فکر کرد که ژولیت واقعاً مرده است و به خاطر اینکه نمیتوانست بدون او زندگی کند، خودکشی کرد. وقتی ژولیت بیدار شد، رومئو را کنار خودش بیجان دید و او هم خودکشی کرد. این دو عاشق با مرگشان، خانوادههایشان را به صلح و آشتی رساندند. اما قیمت این صلح چه سنگین بود!